طبیعت در معماری
طبیعت در معماری
سه نوع الهامپذیری از طبیعت در معماری:
تقلید و الگوپذیری و الهام جویی از طبیعت در معماری به سه شیوه تقسیم میشود.
هریک از این شیوهها از شیوهٔ قبل خود کاملتر و آگاهانهتر است و شیوهٔ سوم، شیوه مطلوب و غایی است.
- الهام از اشکال طبیعت
- الهامگیری معنایی از طبیعت
- الهام از قواعد طبیعت
۱. الهام از اشکال طبیعت
در این روش تنها به تقلید از شکل پرداخته شده و به مبانی و اصول سازهای آن توجه نمیشود.
به عنوان نمونه لایههای زمین منطبق با نیروهایی که به آن وارد میشوند، شکل میگیرند؛ در حالی که معماران با نادیده گرفتن این نیروها صرفاً وضعیت موجود را برداشت میکنند.
تبدیل ساختمانی ظاهراً طبیعی به واقعیت، عملی پُرهزینه و در واقع غیرطبیعی است، زیرا طبیعت از قانون حداقل استفاده از انرژی بهره میجوید، در صورتی که برای ساختن و زنده نگاه داشتن ساختمانی شبه طبیعی با اشکال نامنظم، باید انرژی بسیار زیادی صرف شود.
۲. الهامگیری معنایی از طبیعت
استعاره و معنی میتواند ما را از دام سطحی نگری در امان نگه دارد.
کارهای معمارانی که به طبیعت از دید جامع استعاری نگریستهاند و ساختمانهای خود را بر مبنای آن بنا کردهاند بهترین الگوی این راهبرد خلاقیت هستند.
بیشتر بدانید: سرگذشت معماری در جهان
۳. الهام از قواعد طبیعت
بهترین الهامگیری از طبیعت، استفاده از قواعد و قوانین آن است و چون این قواعد، در طبیعت عمومیت دارند، نباید برای بهرهگیری از آنها، از یک نمونه خاص، الهام گرفت. سازههای معماری با بهرهگیری از این قواعد طبیعی، به طبیعت نزدیکتر میشوند.
حفظ ساختار موجود در مقابل بارها و نیروهای وارد بر آن در پدیدههای طبیعت، مهمترین فلسفه وجودی سازه آنها است که در سازههای طبیعی از روشهای مختلفی برای مقابله با نیروهای خارجی تهدیدگر استفاده میشود.
در ادامه به چهار مورد آن اشاره میشود.
۱–۳ – استفاده حداکثری از تنشهای کششی و فشاری در سازههای خود
طبیعت همواره سعی دارد که تا حد امکان از تنشهای کششی و فشاری در سازههای خود استفاده کند و از تنشهای خَمشی جز در مواردی که ساختار آن ماهیت لایهای دارد، استفاده نکند.
اساساً همه ساختارهای طبیعی بافت لایهای دارند؛ یعنی سطوح و حجمهای آنها از کنار و روی هم قرار گرفتن لایهها به وجود آمدهاست.
ماهیت لایهای موجب میشود تا در فرمهای طبیعی، فقط عکسالعملهای کششی یا فشاری به وجود آید.
۲–۳ – مقاومت در برابر نیروها با انعطافپذیری و تغییر
این روش در سازههای طبیعی به وفور مشاهده میشود و از انعطافپذیری بالایی برخوردار است.
به عنوان مثال بسیاری از پرندگان ترجیح میدهند لانههای خود را بر روی شاخههای نرم و نازک درختان ایجاد کنند، چرا که هر چه شاخهها از انعطافپذیری بیشتری برخوردار باشند؛ احتمال شکستن آنها کمتر خواهد بود. چنین رویهای سبب میشود که ساختار ضمن صرف مصالح کمتر، پاسخگوی مقاومت به گونه بهتری نیز باشد.
بیشتر بدانید: رنگ در معماری
۳–۳ – فرار از نیرو و جا خالی دادن در برابر آن
این روش نیز یکی از روشهای مقابله طبیعت در برابر نیروها است؛ و در حقیقت مبنای آن کاستن از مقدار و شدت نیروی وارده است.
مثلاً درختان در اثر وزش بادهای شدید، با خم شدن خود امکان عبور مقداری از نیروها را از بالای خود میدهند و به این ترتیب از میزان نیروی وارده بر تنهٔ آنها کاسته میشود.
۴–۳ – استفاده از نیروهای مزاحم علیه یکدیگر یا خودشان
درختان در هنگام باد، خم میشوند و مقداری از نیروی باد را به شکل انرژی پتانسیل در خود ذخیره کرده و در حرکتهای رفت و برگشتی، بخشی از این نیرو را خلاف جریان باد، تخلیه میکند.
قرارگیری شاخههای درخت به گونهای است که وزن یک سمت از درخت باعث نگهداری سمت دیگر درخت میشود و بالعکس.
در معماری مشابه این رفتار در ساختار دکل و دهانه اصلی پل آلامیلو اسپانیا طراحی شده توسط کالاتراوا دیده میشود.
در طراحی و ساخت این پل، تعادل بین دکل و دهانه با تلفیق بر اصول زیبایی شناختی به صورت غیر متقارن برقرار شدهاست، به گونهای که دکل و دهانه اصلی پل، هر یک عاملی برای نگهداری دیگری هستند.